مسافری از آسمان

10 ماهگی

1392/12/28 2:32
نویسنده : مامان فسقلی
264 بازدید
اشتراک گذاری

چیزی به 1 سال نمونده پسر عزیزم! هیچ وقت فکر نمیکردم به این سرعت بگذره انقدر لحظات سخت و شیرین کنار هم بودند که گذر زمان گم شد و حالا میبینم که به نوروز نزدیک شدیم و تو، پسر ناز من داری 10 ماه رو تموم میکنی. تو این ماه خیلی بچه آروم و خوبی شدی، یاد گرفتی بازی کنی با اسباب بازیهات و خودت رو سرگرم میکنی اما بدغذا هم شدی و اصلا خوب غذا نمیخوری. پایان 9 ماهگی شیرخشکت رو عوض کردیم و به جای شیر رژیمی دیگه شیر معمولی میدم و این خیلی بهتره چون که دیگه نگران پیدا نشدن شیر نیستم و راحت میتونم شیر پیدا کنم واست.

خیلی پسر شیرین و بامزه ای شدی تلفن رو برمیداری و الو میگی البته یه صدایی درمیاری به معنی الو و من حرف میزنم و بعد تو حرف میزنی انگار که داری با تلفن میحرفی. کنترل تلویزیون رو به سمت تلویزیون میگیری به نیت اینکه کانال ها رو عوض کنی. حرف میزنی، لبات رو غتچه میکنی و بوس میفرستی و ... .

دیشب خونه مامان عمو محمد بودیم و خونشون چندتا پله داشت و شما هی از پله ها بالا و پایین میرفتی و من مواظبت بودم که نیفتی.

خدایا شکرت به خاطر این روزهای زیبا و شیرین.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)